2777
2789
عنوان

از دست مامانم اعصابم خورده

76 بازدید | 7 پست

هر کی هر خوشحالی ای داره حسادت میکنه

این خب رو منم تاثیر گذاشته این حسارو به منم منتقل میکنه

خودمون خب اصلا زندگیمون خوب نبوده کلی بدبختی تو زندگیمون داشتیم ولی بازم با این حسادتا فقط اعصاب خودش و منو به هم میریزه

مثلا نوه داییم هم سن من بود ازدواج کرد از اون روز درموردش با لج حرف میزنه

یا دختر داییم حاملست من میدونستم رفته سونو تو سر بچش کیست داره به مامانم نگفتم گفتم پیش خودم شاید دوست نداشته باشه کسی بفهمه حالا صبح کاچی پخته احتمالا به همین نیت که کیسته رفع بشه

مامانم به هرکی زنگ میزنه میگه چه نذر و نیازایی میکنن

یه خواهرم داره عین خودشه فقط غیبت این و اونو میکنن باهم بهش زنگ زده میگه فلانی امروز کاچی پخته اعصابمو خورد کرد آخه یذره کاچی چیه انقدر بیکاری زن به جای اینکه تمرکزتو بذاری رو خودت هی اینطوری میگی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بدتره ک هی مقایست میکنه از شوهرتم زده میشی فرار و ازدواج کردن اشتباهه

پس چیکار کنم؟

دیروز عکس یه مداحه رو دیده میگه پسر اینشکلی خوبه میگم خوبه چرا پس خودت با یه آدم اینشکلی ازدواج نکردی🤐

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز