ممکنه مرگ من نزدیک باشد؟
چون من مرده بودم حالا که فکرش رو میکنم مادرم هم من رو در آغوش گرفته و فقط گریه کرد و نمیزاشت جایی برم
من مادرم قبل مرگش خواب یکی از اقوام رو دیده بود که فوت شده بود بعدش کلی آدم با هم بودن تو یک مسیر میرفتن اون خانم هم با مادرم بود
بعد یکدفعه اون خانم یه مسیر دیگه ای رو انتخاب میکنه یادم نیست دقیق مادرم چی تعریف میکرد کاش با دقت بیشتری گوش میدادم خلاصه یادمه با هم همسفر هستن ولی فکر کنم یکجایی مسیر مادرم عوض میشه تو بخش خیلی اسان تر و زیباتر میره ولی اون خانم یک مسیر دیگه رو میره ولی میگه مقصد هامون یکیه اولش ما فکر میکردیم اون مسیر اسان تر منظورش ای دنیاست یعنی اونجا راهشون جدا میشه و اون یکی مسیر مرگ رو رفته ولی یکم بعدش مادرم فوت شد مادرم شبی که این خواب رو دیده بود خیلی خیلی متحیر بود خیلی حتی شب مرگش هم موقعی که حیلی حالش بد شده بود اصرار داشت که بزاریم تو خونه خودش بمیره😔