سلام من ۲۲ سالمه و همینطور که درس میخونم تو ارایشگاه میکاپ عروس و.. هم میکنم..
من از اول کلا با ازدواج میونه ی خوبی نداشتم ولی برعکس مامانم همیشه میگف دختر باید به موقع ازدواج کنه و..
حالا میگذره و یک ماه پیش حدودا دوسته قدیمیه مامانم منو تو یکی از سالنایی که کار میکردم دیده بود ازم خوشش اومده بود به مامانم حالا هی پیام و زنگ و..بعد ۵.۶سال..مامانم که جواب میده دوساعت زنه داشت حرف میزد و تعریف از پسرش که چه پسره خوبیه و چه کارا کرده و چی خونده و...اخر سرم حرفا سمت و سوی من میره که منو دیده و خوشش اومده زنه و واسه پسرش میخواد