من و نامزدم ی ماه بود قهر بودیم و یه سال و نیمه ک عقدیم
نامزدم مث مهمون میاد خونمون و میره ولی من با اینکه یه نفرم هر وقت میرم خونشون باید ظرف ده نفرو بشورم حتی جاریم ک یه بچه هم داره کار نمیکنه ولی من روم نمیشه ظرف نشورم و همه کارارو مادرشوهرم انجام بده
بنظرتون چجوری دیگ خونشون کاری انجام ندم از نامزدم لجم گرفته
هر بار میری دستتو با باند ببند ک کاری نکنی
بعدم بگو دکتر گفته اگ نامزدت پرسید
کلا ی مدت اینجوری جلوش باش فکر نکنه دروغ میگی 😃🤭
از نامزدت چرا لجت گرفته اون چ کار کنه تقصیر جاریه
اشکالی نداره عزیزم تونیتت خیره ول کن بقیه رو یه ظرف شستنه دیگه بنده خدامادرشوهرتم زحمت میکشن گناه دارن
عزیزم الان فک کردی شوهرای ما خونه مامانمون ظرف میشورن؟همشون همینن دیگه
سفره رو جمع کن
ولی ظرف تنهایی نشور
اگه دیدی کسی کف زد برو اب بکش
اینطور نه عذاب وجدان داری نه ازت سواستفاده میشه
به همین روال ادامه بده ده سال دیگه هم همینی . شوهر من بعد ده سال مث غریبه میاد و میره.ولی خانوادش از من توقع حمالی دارن.الان که فهمیدم نباید خیلی از کارا رو انجام بدم مستقیم تو روم میگن فلان کارو انجام بده
فورا نرو پای ظرفشویی بزار خودشون برن یا بعد از غذا برو دستشویی و طولش بده یا اینکه برو سفره رو جمع کن بگو من سفره جمع میکنم شما برو پای ظرفشویی من واستون ظرفارو میارم
جاریتو صداش کن بگو عنتر جون میشه بیای شما آب بکشی ممنون
یا شوهرت بیاد آب بکشه بشه باعث خجالت
چون وقتی قهر بودیم اثاث کشی کردیم ی بارم نیومد کمک کنه یا وقتی مادر من میخواد جایی بره ی بار بهش رو انداختم هزار بار اخم و تخم راه انداخت خب وقتی اون هیچ کاری نمیکنه چرا از کن انتظار دارن وقتی مادرش مریضه برم خونشون یا وقتی میرم خونشون کار کنم
اگ وظیفه اون نیست خب پس وظیفه منم نیست واس خانوادش کاری انجام بدم
من ازهر ۱۰ ۱۱ باری ک برم خونه مادرشوهر یک بارش شاید بشورم چقدرتشکرمیکنه و کلیم قبلش اصرارک نمیخاد ولش کن..ولی برای پهن ک جمع کردن سفره همیشه کمک میکنم
منم هیچوقت درک نکردم چرا از ماخانوما توقع دارن تو مهمونیا کمک بدیم ،اما نوبت آقایون که میرسه ،کمک کردن میشه کسر شان ،حالا جالبه که همه داماد های فامیل شوهرم هروقت مهمونی هست توی سفره انداختن و پذیرایی خونه مادر خانومشون عین چی کار میکنن و کمک میدن ،اونموقع شوهرمن حتی یه استکان هم جابجا نمیکنه تو خونه مادرم
