بچه ها همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه نیم ساعت قبل داماد زنگ میزنه و میگه ما سکه کم میزنیم اگ مشکلی نیست تا بیایم! منم بغضی ام خودمو نگه داشتم نزنم گریه! اگ باهاشون صحبت کردم وحرفشون پس گرفتن چکار کنم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
۱۱۴ که خوبه....ما هم همینقدر میگیم....خواهرامم همینقدر بود مهریه شون...اگر قراره مهریه کم بگیری،شیر بها بگیر...و همه ی جهیزیه رو هم شما نگیر....تیکه های بزرگ با داماده..
❤️خودمو خیلی دوست دارم...مسیری رو اومدم که فکر نمیکردم بتونم تا آخرش ادامه بدم...اگه روزی هزار بار به خودم بگم دمت گرم...باز هم کمه.❤️
بگو میخوام نیاین هزارسال! ادم گدا گودوله رو بنداز دور از ترسشون حالا تعیین سکه میکنن اسکلا! ول کن داش ناموسا همین الانم صدای دعوا داره میاد از همسایه بغلی زنو مرد مث سگ و کربه پریدن بهم دارم ب این نتیجه میرسم نباس ازدواج کرد ول کن برو زبان بخون از ایران ببینم بعدا منتظر خواستگار میمونی یا نه😐🥴