2777
2789
عنوان

تجربه های بعد از سقط جنین

157 بازدید | 10 پست

سلام خانوما، تنها دلیلی که دارم اینارو مینویسم اینه که موقعی که این اتفاقا واسم افتاد خیلی تنها بودم و حتی به خانوادمم اطلاع ندادم که ناراحت نشن ولی خب اگه میگفتم احتمالا تجربه هاشونو در اختیارم میذاشتن که این میتونست کمک کنه.پس اگه توی این موقعیت هستید و امکانش رو دارید،به یکی از اعضای خانوادتون بگید که کنارتون باشه توی کل پروسه ی جسمی و روحی بعدش و حداقل بتونید درد و دل کنید.( البته قطعا منظورم خانواده همسر نیست چون ممکنه بعدا براتون حرف در بیارن که این عروس حتما به مشکلی داره و فلان).

مطلب اول اینه که سقط خیلی تجربه سختیه چه جسمی چه روحی. من توی هفته نهم بارداری بودم. به قدر یه صحنه ی قتل ازم خون رفت. جنینم رو دیدم.خیلی کامل بود همه چیش. با اینکه حسی نداشتم کلا به مادر شدن هیچوقت و بارداری ناخواسته بود اما اما اما وقتی دیدمش  فهمیدم چقدر دلم میخواست بچه داشته باشم. یهویی اون لحظه حس مادریم زد بالا. تا ماه ها بعدش حال روحیم خوب نبود و اون صحنه از جلوی چشمم نمیرفت. اشتباهم این بود که دیدمش.از همسرتون کمک بگیرید یا شرایطی فراهم کنید که نبینیدش به هیچ عنوان.اون تصویر هیچوقت از ذهنتون پاک نمیشه.

موقع سقط خونریزی زیادی داره آدم چندین برابر به پریود معمولی. مراقب باشید اگه زیاد خونریزی کردید و بیمارستان نبودید حتما برید بیمارستان.من مدام خرما و چیزای قندی میخوردم که فشارم نیفته و همسرمم مدام چشمش بهم بود و پیشم بود یه روز کامل.پس اینو اصلا شوخی نگیرید.

دومین مطلب اینه که حتما بعد سقط باید پیگیر باشید و به پزشک معتبر مراجعه کنید برای انجام سونوی داخلی تا مطمئن باشن بقایای بارداری نمونده. بقیه شو تو کامنت مینویسم.

عزیزم متاسفم واقعا

بله سقط خیلی سخته مخصوصا تنهایی

تا چند ماه افسوس و ناراحتی

اما بعد 6 ماه ان شاء الله که  دوباره باردار شی

فقط 22 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

https://daigo.ir/secret/8653075391 در هر سنی میتوانی پُفک بخوری و آخرسر انگشتانت را با لذت لیس بزنی، میتوانی بجای اینکه فقط نیمکت‌های پارک را حق خودت بدانی مانند ۷-۸ سالگی‌ات تاپ سوار شوی و تاپ تاپ عباسی بخوانی،نگرانِ چه هستی؟!مَردُم؟!؟بگذار دیوانه خطابت کنند اما تو زندانی یک عدد نباش!بگذار بین تمام ناباوری‌ها، دروغ‌ها،تنهایی‌ها و آلودگی‌های این شهر لحظاتی مانند کودکی‌ات بخندی!تو هنوز همانی! چیزی جز یک سن در تو تغییر نکرده!فقط چند سال بیشتر اسیر زندگی شده‌ای!فقط چند سال...!هیچوقت دیر نیست.

پزشکم بهم گفت ده روز بعد سقط بیا برای سونو. منم رفتم. خونریزیم دیگه در حد یه لک بینی شده بود. گاهی رحمم تیر میکشید.دو سه روز بعد سقط یه تیکه ی جگر مانند دیگه ای که جفت بود دفع کردم و بعد دفع هر تیکه ای از بقایا یهو خونریزی زیاد میشد.از خونریزیش نگم براتون. مثل این بود که شلنگ باز کردی. حتما قرص آهن قوی بخورید. من اسمش رو یادم نمیاد اما حتما بگید پزشکتون قرص آهن و ویتامین بنویسه واستون

ده روز بعد سقط بقایای بارداری داشتم و بزرگ هم بود.۴/۶ بود اندازش که معمولا وقتی از ۳ بزرگتره میگن ممکنه خود به خود دفع نشه. اما عجول نباشید. این شگرد پزشکهاس که آدمو بفرستن برای کورتاژ. دکتر من حتی قرصی نداد که بعد سقط بقایا راحت تر دفع بشه و رحم پاک بشه. پس حواستون باشه اون قرص رو که اسمشم یادم نیست حتما مصرف کنید

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


بهم اندازه ی ده روز قرص ضد بارداری داد که پریود بشم و توی اون پریود بقایا بیفته. قرصارو که قطع کردم فکر کنم یه هفته بعدش حدودا پروید شدم اونم در حد چند قطره. یعنی اصلا فایده نداشت. دوباره رفتم سونو، گفت بقایا شدن ۳/۶. و وقت میذارم بیا برای کورتاژ.(دکتر من معروف بود و توی پاسداران تهران بود.اسمش رو نمیگم اما میخوام بدونید دکتر بدی نرفتم) منم هم ترس داشتم از بیمارستان و هم منتظر بودم بدنم خودش پریود بشه به صورت طبیعی تا بعدش تصمیم بگیرم. پس بیمارستانو پیجوندم.خصوصا که درد و خونریزی نداشتم و ظاهرا بدنم نرمال بود. گاهی در خد جند قطره خونریزی یا لکه بینی پیدا میکردم که این طبیعیه کاملا تا چند ماه.دقیقا یک هفته بعد اون تاریخی که ایشون وقت کورتاژ گذاشته بودن و منم پیجونده بودم پریود شدم.شاید حدود ۶۰ روز بعد سقط بود. پریود خیلی شدید بود. درست به قدر همون سقط. یعنی نوار بهداشتی یلدای تافته جوابمو نمیداد. دو دقیقه که نشستم روی مبل نهار بخورم مبل کثیف شد.خیلی خیلی شدید. و میدیدم ریز ریز چیزایی دفع میشه. اما خیلی سر سوزنی بودن و من انتظار یه چیز چهار سانتی داشتم.

2805

بعد از اون سونو رفتم. گفت کوچیک شده اما ۱/۲ سانت دیگه مونده. و دوباره وقت بیمارستان گذاشت. و منم دوباره پیچوندم تا پریود بعدی🤣 منشی مطب بهم زنگ زد گفت تمایل نداری انجام بدی؟ یعنی همش بهم زنگ میزدن و پیگیر بودن. و این باعث میشد من بیشتر لج کنم که این پزشکا فکر جیب خودشونن نه سلامتی من.

پریود بعدی اومد و سبک تر بود. رفتم سونو. گفت ۴ سانت شده!!!!!!!!گفتم شما که دفعه قبل گفتید ۱ سانته. الان چجوری بزرگ شده؟ رشد میکنه؟؟؟؟؟؟ گفت خودمم تعجب کردم! و ادرس یه مرکز سونوگرافی دیگه رو داد که برم اونجا هم انجام بدم و مشخص بشه این فیبروم رحمی از نوع ساب موکوزه که در دوران بارداری و خوردن قرص ضد بارداری بزرگ شده یا بقایای جفتی جنینه. منم رفتم. بی نهایت معطل شدم. اخرشم اونجا هم گفتن نمیتونیم تشخیص بدیم! و برو ازمایش بتا بده. اگه صفر بود یعنی همون فیبرومه.( من از قبل ازدواج علائم فیبرومو داشتم اما نمیدونستم)

خلاصه رفتم ازمایش بتا هم دادم که اونم صفر بود( زیر یه بازه ی مشخصی رو صفر در نظر میگیرن. دقیقا عددش ممکنه صفر نشه) . و اینی که بهتون میگم حدودا سه چهار ماه از سقطم گذشته بود و هی درگیر این دکترا بودم. و اون زمان انقدر عصبی شده بودم از دست دکترا و علم کمشون و اینکه کلی پول میگرفتن هر جلسه که میرفتم و اخرم جواب درست نمیدادن که دیگه نمیخواستم برم دکتر.حال روحی بعد سقط یه طرف. پول تلکه کردن دکترا هم یه طرف دیگه. و خلاصه امروز که اینارو میتویسم ۶ ماه از سقط گذشته. همه چیز عادیه. بدن خودشو ترمیم میکنه. دکترا تو دل آدمو خالی میکنن. یه نسخه رو برای همه میپیچن در صورتی که لازم نیست. به دکترم گفتم بقایای من دفع شد، شما میخواستی منو بفرستی کورتاژ! خندید فقط کفت آره خداروشکر!!!!🙄

من خواننده ی خاموشم. اما اینارو مینویسم چون خودم اون زمان خیلی توی اینترنت میگشم. دلم میخواد اگه یکی توی اون شرایط درمونده شده اینارو بخونه و بدونه که اولا تنها نیست و دوما اوضاع به اون بدی ای که پزشک میگه نیست و حداقل نظر چندتا پزشکو بپرسن اگه هم قراره کاری کنن. چون کورتاژ خودش به رحم آسیب میزنه و ممکنه دیگه جبران نشه.من بارداری اولم بود.۲۹ سالم بود.چون در آینده ممکنه بچه بخوام نمیتونستم ریسک کنم و سریع برم کورتاژ.که اصلا هم لازم نبود…

عزیزم متاسفم واقعابله سقط خیلی سخته مخصوصا تنهاییتا چند ماه افسوس و ناراحتیاما بعد 6 ماه ان شاء الله ...

البته من دلم بچه نمیخواد حالا حالا ها. اما بله بعد ۶ ماه بدن کاملا به حالت قبلی بر میگرده و میشه مجدد باردار شد. امیدوارم نصیب همه کسایی بشه که منتظرن♥️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792