سلام من تو شهرغریب کنارخانواده شوهرم زندگی میکنم تقریبا همه مراسماتشون هستم عروسی یا عزا فرقی نمیکنه مثلا پدرش هرم فوت شده بود همش کارکردم قران خوانی داتن میرفتم یا عموی شوهرم فوت شده بود زنگ نزدم به خواهرشوهرام یا مادرشوهرم چون پیششون بودم ولی من الان نوه ی خالم فوت شده ماشین زیرش کرده خیلی ناراحتم ونتونسنم برم شوهرم گفت چون عموت تینا وقتی بابام فوت شد نبومدن وخانواده شوهرم بجز اینکه مادرسوهرم یه زنگ خشک وخالی زد بهم هبچکدوم تیلیت نگفتن بنظرتون کارشون ورفتارشون بامن درسته ومن رفتارم چجورباید باشه
خدا رحمتش کنه چه بد چند سالش بود خدا به خانواده ش صبر بده
من از خدامه خانواده شوهرم دور بر فک فامیلای من نباشن ابرو ریزن.
ول کن
سخت نگیرنوه خالته پدرشوهرو عمو همسر فردا داره تا نوه خاله ولی وقتی خودت ترفتی ارزش ندادی بقیه هم نمیدن دیگه
خداخیرت بده مادر مت فوت شده بود مادرشوهرم و فامیلاش اومدن مسجد برا هفته تسلیت و مراسم.مراسم که تموم شد میخاستیم بریم سرمزار بیرون مسجد دیدم مادرشوهرم خندون سبد گردش به دست از ماشین دایی همسرم رفت ماشین خاله اش به حدی ناراحت شدم و دلم شکست عهد بستم مرد سر خاکسپاریش نرم به دختراش بگم چرا نمیام
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز