صبح مارو رسوند و برگردوند بیرون کار بانکی داشتم برگشتنی گفتم برامون دوتا نون کنجدی بگیر رفت نون معمولی اورد گفتم من از اینا نمیخوام برو دوتا کنجدی دیگ بگیر من تو این مدت با بچه ها اصلا از ماشین پیاده نشدم
رسیدیم خونه سرگرم کار اینا بودم تا الان ک گوشی رو نگا کردم اسمس بانکی هارو دیدم ک نونوایی بجا ۱۴ تومن 😐یک میلیون و چهارصد کارت کشیده ب شوهرم زنگ زدم توضیح دادم گفت تو سوادت پایینه از پیامک بانک اسکرین بفرس ببینم بلد نیستی بخونی
براش فرستادم گفت اصلا حساب پولت رو بلد نیستی همون موقعه چرا ب من نگفتی الان یارو قبول نمیکنه
گفتم بچه بغلم بود هواسم نبود تو رفتی خرید مرد گنده ای سی سال و خورده ای هستی رسید پول رو نگا میکردی میخوندی
گفت رسید نونوایی ها جدیدا نمیدن گفتم مگه میشه تو خودت نگرفتی
بهم گفت مگه میمردی نون کنجدی نخوری 😐تقصیر توعه(بزنم تو دهنش)
(میگه یارو قبول نمیکنه پس نمیده گفتم ده گردش اخر رو جلو چشماش بزن مردم حروم خور نیستن ک پس میدن اعصابم خورده هنوز دیرم نشده ما ساعت ۱۱ نون خریدم)
با من بدبخت دعواست من اصلا خرید نکردم ک
هواس پرتی خودش و بی سوادی مغازه دار بود ب من چ سر من غر میزنه🥲😢