2777
2789
عنوان

همش حس میکنم خواهر و برادرم

1368 بازدید | 90 پست

بی محبتن...تو سخت ترین روزهای زندگی کنارم نبودن ۲ بار اسباب کشی داشتم نبودن ....نه برادر و نه خواهرم‌.دنبال خونه بودم نبودن.یه بار کمکم نکردن...ولی خواهرشوهرم بنده خدا خیلی کمک کرد.چقد تو اسباب کشی کمکم کرد‌.خواهرم نگفت امروز اسباب کشی داری یه غذا درس میکنم برات...ولی روز معلم میشه همش توقع داره تبریک بگم یا برادرم خونه جدید خرید توقع داشت برای کارگرم غذا درست کنم ؟من وضعیت مالیم خوب نبود  نمیتونستم مهمانی بدم حالا خواهرم یه زمانی گفت تو هیچ وقت مهمانی نمیدی....الان اخر هفته میخوان برادرم پاگشا کنه خواهرم منم دعوت کرده شوهرم میگه نریم بهتره.بعد خواهرت رو منت میزاره.میای خونه ما مهمانی نمیده....

امیرعلی من ۴ سالشه انقدر سر همه چیز با من لجبازی میکرد طاقت شنیدن نه نداشت، خلاصه از قشقرق و خشم و لجبازی جهنم کرده بود زندگی رو، تا اینکه با پیج اقای خلیلی و خانه رشد آشنا شدم. یه تیم ۱۰۰ نفره از روانشناس، گفتار و کار درمانگرهای خیلی دلسوز دارن که آنلاین و  تخصصی روی سن تا ۷ سال کار میکنند. 

توی ۱۰ جلسه کامل مشکلات پسرم از بین رفت.  اگر هر مشکلی دارید بهشون دایرکت بدید رایگان راهنمایی می کنن.

به منم زیاد میگن ازمهمونی دادن در میری ولی من برام مهم نیست پروامممم میرم خونه هاشون بازم خوش میگذرونم✌️😂😂

میشه لطفا پست های منو لایک نکنید به هیچ عنوان لطفا... و اینکه اگه ناخواسته توی تاپیکی بحثی پیش میاد و ناخواسته کسی ناراحت میشه از صحبتهام پیشاپیش عذر خواهم حلال بفرمایید.

یبار مهمونی بده 

اونا هرکاری واسه شما نکردن شما هم به موقعه تلافی کن

گله کردن 

بگو یادتونه شماها فلان جان کنارم نبودین

این کاربری رو با دندون تا حالا نگه داشتم😐حتی یکبارم قطع دسترسی شد با هزار مکافات برش گردوندم.پس  آدم نفهم وقتی مخالف من نظر میدی رو پیام های من ریپ نزن یعنی نزن چون من اعصاب ندارم مثل بچه تو مهمونی هرچی دهنم بیاد میگم بهت🙂
اونا هم اسباب کشی و کار براشون پیش میاد ،جبران کن و نرو پاگشا هم برو ،خودت هم بعدا یه مهمانی بده ولی ...

شوهرم میگه بزار اول اونا بیان خونت شما هی نرو.بعدا منت میزاره خواهرت ...راست میگه سری پیش  خواهرم با مامان بابام قهر کرده بود نمیدونی چه چیزا به من نگفت...میگفت شوهرم میگه خواهرت همش میان میخورن مهمانی نمیدن

من کلی برای داداشم کار مثبت کردم توی عروسیش عقدش،وام و...

بعد خودشو زنش بمن و شوهرم بهمون توهین کردن من ۴ ساله قطعه رابطه ام فقط بچش دنیا اومد رفتم کادو دادم اومدم

اونیکی داداشم بدرد نمیخوره اصلا فقط در حد ناهار بریم ناهار بیاد هیچ کاری برای آدم نمیکنه 

خواهرامم که هیچ 

خانواده شوهرم که توی عمرشون کار مثبت نکردن 

پس ببین هستن

تازه من و شوهرم کاری عروسیمون تنها کردیم هیچ کس کمکمون نکرد 

باید دید خودت براشون چه کردی اگر کمکی نکردی توقع هم نداشته باش در ضمن حرفهای خواهرت یه بحث خواهرونه بوده نباید به شوهرت میگفتی به هرحال مرده ممکنه به خودش بگیره و خواهر شوهرتم احتمالا شوهرت ازش درخواست کرده شما هم کمک میحواستی به خواهر و برادرت میگفتی🙌

غنچه با دل گرفته گفت: زندگی  ...  زندگی لب ز خنده بستن است   گوشه ای درون خود نشستن است  ...  گل به خنده گفت: زندگی شکفتن است   با زبان سبز راز گفتن است ...  گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش میرسد...  تو چه فکر میکنی   کدام یک درست گفته اند   من فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است   هرچه باشد او گل است  ...  گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است   "قیصر امین پور"
شوهرت راست میگه من بودم رک بن خواهرم میگفتم ممکنه نتونم جبران کنم پس بهتره نیام

منم دیشب گفتم به خواهرم ....گفتم من از عهده مهمانی برنمیام قرض و قوله مون زیاده ایشالله زمان دیگه میام...‌

2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز