خانوما من دخترم یکم خجالتی تو تاپیکامم هس کلا یچه ای ک سرش تو کار خودش ن کسی رو اذیت میکنه ن کاری ب کسی داره درونگراس بیشتر اخلاقش عین باباش ولی خب بچه هارو خیلی دوس داره هیچی بهشون نمیگه
اولین روز مدرسه ک رفت مدرسه ته کلاس اون گوشه نشسته بود یماند ک چون با اونی ک پیشش نشسته بود صمیمی بود اونقد اصرار کرد ک نگم جاشو عوض کنه از طرفی ن تنها جاش خیلی بد بود ببکه واقعا چشم چپش یکم ضعیفی داشت ک من دیدم بعضی کلماتو از تخته اشتباه نوشته تو کتابش ب معلمش پیام دادم ک اگر مقدوره جای دخترمو عوض کن کلی هم نوشتم ک چشاش صعیفه و بخاطر دوستش نمیگه اگه برات مقدوره جای جفتشونو عوض کن اونم فرداش جای جفتشونو اورد ردیف چهارم یعنی ی ردیف جلوتر و باهم بودن.من فک میکردم دخترم ردیف دومه نگو دوم از اخر بوده . تااینکه نمیدونم تو کلاس حرف زدن یا چی چن روز پیش جای دختر منو برده ردیف بغلی ک ۴ تا دختر ک اتفاقا باهم دوستن و خانواده هاشون ی کم پولدارترن از طرفی خیلیییییییی بچه های پررویی هستن خیلیاااااا گذاشته بود پیش اونا دخترم میگف مامان معلم ک گروه بندی میکرد هرردیف با ردیف خودش گروه بندی میشد یکیشون برگشته گفته ایووواااای نهههه چرا نازنین باماافتاده انگار اروم گفتن تو ردیف خودشون اینم شنیده بعد من گف وا این چ حرفیه فک کرده کیه ک گفتم بذار ییام ب معلمت بگم ک گف نه نمیخاد اونا فک میکنن من تنبلم الان میبینن من ززنگم پشیمون میشن .فرداش اومد دیدم ناراحته گفتم چی شده گف هیجی مامان من ب یکی ازاون دخترا گفتم ب منم یکم ازلواشکت میدی برگشت گف ب شرطی میدم ک بری ب معلم بگی نمیخای تو ردیف ما بشینی اینم گقته نمیخام منم خیلی ناراحت شدم اخه واقعا دختر من مشکلی نداره کلاسم فقط مخت اونا نیس هععی خاستم ب اولیاشون پیام بدم بگم بعد دخترم گف ن مامان اونموقع منو اذیت میکنن ک تو یچه ای واینا خلاصه گذشت امروز دخترم اومد گف جامو عوص کردم کشیدم اینطرف گفتم چرا خودسر اینکارو کردی دعواش کردم ولی گف من پیش اونا نمیشینم الان نمیدونم اونا چی گفتن بهش ک این کشیده اینطرف تنها نشسته خیلی دلم برا دخترم میسوزه از طرفی واقعا چشاش ضعیفه توردیف ۴ خوب نمیبینه ۵ هارو ۰ نوشته بود از اونطرفم موندم میخام فردا برم مدرسش یا ب اون بچه ها بگم چیکار دارین دخترمو یا ب معلمشون بگم از طرفیم دخترم میگه ن مامان نیا 😪بدمیشه برام شما جای من بودین چیکار میکردین