2777
2789

زن داذاشم و دیدم دست دادیم احوال پرسی کردم زن داداشم اهل رو بوسی و اینا هست ولی از اون آدمایی که فقط زبون داره با زبون خانواده من و گرفته دستش خونه میاد هیچ کاری نمیکنه دو ماه هم زنگ نزنی نمیزنه فقط تو رو خیلی خوش اخلاقه میگه میخنده که همینم کافیه منم خیلی دوستش دارم با هم صحبت می‌کنیم میخندیم حالا مامانم زنگ زده گیر داده که چرا تو خشکی چرا رو بوسی نکردی من ذاتا خیلی آدم خشکی هستم به مامانم گفتم من بردم به خانواده خودم اونم همین طور شما ها کی شده من و بغل کنید ؟ مامانم تا حالا یه عزیزم به من نگفته اون وقت قربون صدقه عروسش میره رفتیم سفر عروس مون صبح بلند شد انقدرر باباش قربون صدقه اش رفت بغلش کرد مامانش خیلی با محبته منم گفتم منم به شما رفتم خشکم تا حالا دست محبت به سر من نکشیده تا حالا من و بغل نکرده میدونم ناراحت شد ولی باید میدونست خشک بودن و سرد بودن من ریشه تو چی داره 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

میگه ما اونجوری بودیم تو نباش گفتم دیگه ذات من تشکیل شد

جلو زن داداشت بش گفتی

نگران فردایت نباش..  خدای دیروز وامروز خدای فرداهم هست. اگر تو اولین بار بندگی میکنی او قرن هاست خدایی میکند. 🌷 
عذاب وجدان دارم

نداشته باش 

بی ادبی و بی احترامی  نکردی واقعیت رو بصورت مودبانه یاداوری کردی 

کاش میشد از کسانی که مرده اند پرسید: آیا بالاخره رنج های بشر  پایان یافت؟
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792