سلام یک راهنمایی میخوام جریانش خیلییی مفصله بخوام که توضیح بدم خلاصش این میشه که پدرم به مادرم به یک زن همسن دخترش ۲۶ سالشه خیانت میکنه و اینکه پدرم منو خیلیی دوست داره باهاش برخورد کردم و گفتم تو میخوای زن رو گفت نه گفتم جون منو قسم بخور گفت نمیخورم چندین مرتبه پرسیدم اونم گفت نمیخوامش، منم گفتم به عنوان پدرم روی حرفت حساب باز کردم و نزار باباجان کاخی که ازت دارم بریزه بابام اصلا نگام نکرد لازم به ذکره بابام با خواهر این زنه که متاهل هست و از همکاراش هم بوده که وقتی فهمید من میفهمم ولش کرد ولی این زنو رها نکرده به خانمه پیام میده و صحبت میکنه و هرچی ما میگیم رو به زنه میگه این زنه هم چند ماه پیش از شوهرش طلاق میگیره و پچشو میزارع پیش شوهر قبلیش و الان مطلقه هست و پدرم دکتر هست و خیلم ثروت داره و اصلا بابامو ول نمیکنع و هی زنگ میزنه و طوری هست که هممون حتی مامانم رو با اسم صدا میکنه الان من به بابام گفتم من به زنه زنگ مبزنم و به احترامی که با شما حرف میزنم با این زن حرف نمیزنم الان چی بگم خیلیئ عصبیم، دلم میخواد شخصیتمو کنار بزار و فحشش بدم حتی شده پیش خواهرش برم ـبگم خوبه بابام رو رها نمیکنید؟! بنظرت اگه شوهرت بفهمه و پیاماتونو نشون بدم چی میشه
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
خب باباتم هنوز جونه دکترم که هست ممکنه خیلیا روش کراش داشته باشن مهم اینه بابات قبول نکنه
الان من گیر کردم ـنمیدونم چیکار کنم ـمامانم یک زن بی سرو زبون. مثلا میبینه به بابام زنه زنگ میزنه ولی گوشیرو به بابام میده ولی بابام متوجه شد اگه جلو من زنگ بزنه زنه، من برمیدارم