گفتم بعد ازعروسی اوک میشه . عروسی کردیم و ۱سال اول خوب بودیم . شوهرم خیلی دیر از سرکار میاد . کارش ازاده و اختیار کار با خودشه . اما ساعت ۹میرسه خونه . به خونه و زندگی و ماشین اهمیت انچنانی نمیده . من از جیبش تریاک و شیشه و متادون پیدا کردم اما هر دفعه حاشا کرده .من دوسری قهر کردم رفتم خونه پدرم که باید بیاد ازمایش بده . اما ازمایش نداده بهونشم این بوده که تو به من تهمت میزنی . اما به گوش پدرم رسیده که ۷ساا اعتیاد داشته ترک کرده . از اون روز که اینو شنیدم شکم ۱۰برابر شده . به بهونه های مختلف از خونه میزنه بیرون میره بیرون سیگار میکشه و واقعا برای من ازار دهندس . باز چند روز پیش بحثم در اومد باز برگشتم خونه پدرم . همش قسم میخوره که من تلاشمو میکنم برای زندگیم اما هیچی به هیچی . هر دفعه قولا و قسمای زیادی مبخوره اما زندگیم هیچ تغیری نمیکنه
واقعا یه زندگی اروم میخواستم که هر لحظه اش با استرس داره میگذره . ترس از اینده که اگه همسرم اعتیادشو کنار نگذاشته باشه چی . خیلی بهم دروغ میگه برای همین نمیتونم اعتماد کنم بهش .