من هرچند وقت یکبار اینجور میشم حالم بدع دارم گریع میکنم ترس از دست دادن عزیزام یهو اومدسراغم یهو ب نبودشون فک کردم دارم روانی میشم من ب تک تک عزیزام مامانم و مادربزرگم و پدربزرگم ب این ۳ نفر خیلی خیلی خیلی خیلی وابسته م نمیدونم چ غلطی کنم اگ فوت شدن من سر ب کوه و بیابون میزارم
بخدا سرم درد میکنع حس میکنم ب رگا مغزم فشار اومدع انگار میخام سکتع کنم بدنم سر شدع
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
ولی بهترین کار اینه ازخدا بخای سایشون ازسرت کم نشه وخداحفظشون کنه گریه نکن وقدر تک تک لحضه هاتو باخانودات بدون وشادباش ونصفه شبی این افکار منفیو به ذهنت نیار مثبت فکر کن وذکر بگو تاآروم بشی
شماچندسالته گلم؟کی از امروز وفرداش خبر داره همه توزندگیشون خیلی به این موضوع فکر کردن ولی بهترین کار ...
دیگه رفتم ۲۲سال من خیلی وابسته م اخه بخدا یک روز نبینمشون تلفن برمیدارم برا تک تک شون زنگ میزنم حتی قطع که میکنم عصرش دوباره زنگ میزنم ینی در روز چندبار باهاشون حرف میزنم دس خودم نیس دارم روانی میشم