آخه نمیدونی ک
خانواده بشدت سختگیری دارم
الانم راضی نیستن من برم علوم تربیتی
ولی واقعا تو خودم نمیبینم ک بمونم پشت کنکور
سرشب میگفتم باشه میمونم اما نمیبینم تو خودم و میترسم قبول نشم
از طرفی هم من از خون و زخم و بخیه و اینا غش میکنم
فیزیو دلم میخواست ک شهرمون نداره و نمیتونم برم شهر دیگری
چشم پزشکی گفتم ک خون و این چیزا نداره بازم شهرمون نداره
دیگه گفتم بشینم بخونم برا دکتر تغذيه
اما دو دلم حقیقتا