یه چیز جالب بگم از محیط کارم.
من و دوستم چندسال اونجا کارمیکردیم بعد یک دختری رو رییسمون آورد که دوستم که یکم فضولتر بود بهش شک داشت چندباری هم یه خبرایی از ما دوتا لو رفته بود برای رییس.چیزایی که با اون ربط هم نداشت.به این دختر شک کردیم میخواد زیراب بزنه.یه روز سر سیستم مشترکمون بود اون دختر و ایمیلش رو یادش رفته بود ببنده من دیدم یه پیام از رییس اومده براش هی میخواستم اینکارونکنم اما بعد ببخاطر اینکه مطمئن شم زیراب نمیزنه و خبر نمیده گفتم یه نگاه کنم دیدم پیاماشون عاشقانه س! و تو آخرین چت جی میلش از من و دوستم حسابی بد گفته بود به دروغ! منم عصبانی شدم درکمال بدجنسی از چتهای جیمیلشون از اولش پرینت گرفتم بعد لوگ آت کردیم. رفتیم بیرون خوندیم.دختره دختر نبود و با رییس که زن و بچه داره دوست بودن و از زنش بهش بدمیگفت حتی جلوی ماهم از زن رییس بدمیگفت همیشه میگفت از آشناهاشونم. از من و دوستم حرف زده بودن و روی مادوتا اسمای زشت گذاشته بودن آمار همه چیز مارو با رییس میداد حتی چطور نشستنمون! جالب اینکه ما غیر از کارمون که زیاد بود فرصت کار دیگه ای نداشتیم. حتی یه مساله ای رو که باعث شد رییس باهام بحث کنه رو فهمیدم تقصیر اونه. حتی چندروز پیشش که میز رییس بهم ریخته بود و رد کشیدگی قندون روی میزش بود من الکی به دوستم گفتم دیروز که تعطیل بود اینجا خبرایی بودا و خندیدیم نگو هموک روز اینا تو شرکت یه کارایی رو میز کرده بودن تو چت ازش گفته بودن. خلاصه دوروز بعدش دوستمو رییس عذرش رو خواست چون با این دختره بد رفتار میکرد احیانا. منم چندروز بعدش با رییس حرف زدم اسمایی که روی ما گذاشتا بودن و بعضی حرفای خصوصیشون درمورد ما رو لو دادم که فکرکنه اون دختره به ما گفته. و شرمنده ش کردم و خودم استعفا دادم و نرفتم دیگه.
ببخشید الان نگاه کردم دیدم خیلی حرف زدم