2777
2789
عنوان

زندگیم داره بهم میخوره تورخدا بیاین

| مشاهده متن کامل بحث + 48168 بازدید | 586 پست
نمیتونم بخدا دارم میمیرم میخام خودکشی کنم بخدا میکنم حالم بده نمیتونم ببینم اینقدر اهمیت میده به بچه ...

اگه میخوای بخاطر این موضوع خودکشی کنی زودتر همین کارو بکن.. 

ببین چقد ضعیفی که این موضوع انقد اذیتت میکنه و دلیلش هم اینه اعتماد بنفس نداری و در مقابل جاریت ضعف داری و نمیتونی مقابلش وایسی و جوابشو تیکه هاشو بدی و با تنفر به بچه میخوای خودتو خالی کنی

  

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

عزیزم مامان منم وقتی ازدواج کرد عمه کوچیکم نوزاد بود و عمو و عمه هام بچه بودن و بابای منم خیلی بچه دوست بود و بهشون میرسید....مثلا وقتی از سفر میومد کلی براشون وقت میزاشت...بجای توجه به مامانم مامانم میگفت ارزو داشتم خودم بچه دار بشم..ولی بچه دار هم شد دیگه اولویت بابام بچه خودش بود شما هم نگران نباش اینکه همسرت بچه دوسته برای خودتم خوبه و ان شاءالله به بچت هم همینجور توجه میکنه..ولی عجله نکن..صبر داشته باش شما حساسش کردی...اینجور چیزا خوره میندازه به جون آدم از تجربم بهت میگم درمونش فقط چیزای ارامبخشه مثل شربت گلاب بهار نارنج شربت تخم بالنگو و...

خداوندا بخشش تو دامنه آرزوهایم را گسترانده....امام سجاد(ع)
اگه میخوای بخاطر این موضوع خودکشی کنی زودتر همین کارو بکن.. ببین چقد ضعیفی که این موضوع انقد اذیتت م ...

عزیزم اینجوری بهش نگو سنش کمه فقط 16سالشه نمیتونه درست فکرکنه دست خودش نیست 

اگر دو نفر را همزمان دوست داری، دومی را انتخاب کن. چون اگه واقعا اولین نفر را دوست داشتی، عاشق دومی نمی‌شدی♥️
2802

خواهر من اون فقط یه بچه است مباحث کدورت بین شما وجاری شما نباید را به بچه تعمیم بدی حساب بچه جداست اون بچه معصومه دلت را بزرگ کن دوسش داشته باش شوهرت هم معلومه بچه دوست داره عزیزم حسادت به بچه کوچیک درشان یه بانوی متشخص نیست یاد بگیر درحق هربچه دلسوزانه مادری کنی تا خدا به دل مهربونت نگاه کنه وبچه ناز سالم صالح بت بده خدا به قلب ادما نگاه میکنه شاید خیلی سخت باشه درکت نمیکنم ولی عزیزم شما داری مادر میشه سعی کن از الان مهر مادری داشته باشی بعدم عزیزم شما که میخای مادر ‌‌شی نباید اینقد حسادت وخصلت بد تو وجودت باشه چون با شیر به بچه هات تزریق میشه با خونت به بچه میرسه ازخدا کمک بخاه که با وسعت قلب و رافت قلب بده مهربان باش شما خانمی کن همیشه هرکار با خدا معامله کن 

میگم‌چرا با بچه یکی دیگه اینقدر ناز کنه نباید بکنه جاریمم‌میبینه همش میگه بیا پسرمو ببر بیرون اینم م ...

همین حرفای جاریتو به شوهرت بگو

بگو اون میگه بچه خودتون اینقدر واسه شوهرت عزیز نمیشه

درضمن تو هم اگه خواهرزاده یا برادرزاده داری دایم بیار خونتون

هی پیش اون قربون صدقش برو

بزار خسته شه این کارشو بذاره کنار

از تمام بانوان سایت درخواست دارم تو هر زمینه باعث تفرقه دعوا نشید چیه هی سیاست داشته باش یاد میدید زندگی چرتکه نیست معامله نیست زندگی بر اساس مهربانی گذشت کوتاه آمدن خانمی کردن هست نمیگم همیشه کوتاه بیاین ولی هیج حربه ای اندازه مهربانی البته درحد مناسب نیست هی میای راه کار میدی انگار دعوا دارید با هم همیشه اهل صلح دادن باشید دنیا کوتاه تر از اونه که با بدی با کینه با تسویه حساب شخصی بگذره قدیم خانم ها چقد بساز بودن الان یکی میگه بالا چشمت ابرو میاد اینجا از خانم ها مشاوره میخاد آخه خواهر من اینا را خودت با بزرگواری حل فصل کن بذار محبت کنه به زن غریبه که نیست که اولا بچه است دوما بچه برادرت است دلت را بزرگ کن برو چندتا کتاب بخون برا تربیت بچه ات خواهر من اینجا چیکار میکنی آخه خدا کمکت کنه سخته شاید منم بودم بدتر میکردم ولی از خدا بخاه بت سعه صدر بده اونم عین بچه خودت بدون محبت به بچه ها راه دور نمیره 

خیلی میگه ببین شوهرت بچمو برد بیرون ببین چقدر دوستش داره

تو هم بگو عه چه خوب اتفاقا خودم خیلی خوشم میاد ازین اخلاقش به خودش هم تو خونه میسپرم که هواسش بیشتر به بچتون باشه 

جاریت میخواد حرصت بده تو اگه پنج شیش بار اینارو بهش بگی اونم دست بر میداره مطمئن باش

استارتر عزیز جلوی جاریت بچه رو حسابی ناز کن به بچه بگو بیا بغلم عزیزم دلم برات تنگ شده بود من مامان دومتم انقدر بهش بگو بیا بغل مامان تا جاریت از ترس اینکه بچش به تو نگه مامان نذاره بچه بیاد خونت 

خیلی میگه ببین شوهرت بچمو برد بیرون ببین چقدر دوستش داره

راه حلم و بخون و عملی کن فقط به بچه هر روز بگو بیا بغل مامان به خودت پ بچه لقب مادر و فرزند بده بذار جاریت بترسه نذاره بچه بیاد خونتون اگه بازم گفت شوهرت بچه رو دوست داره و اینا بگو آره خودمم حس مادر و فرزندی دارم بهش میخوام یادش بدم به ما بگه مامان و بابا 

با جاریمم مشکل دارم و همش حرف های کنایه دار میزنه بخاطر همین خوشم نمیاد اینقدر پسرش برا شوهرم عزیز ب ...

جآری ات کلا شوهرت رو مسخ کرده اینجور ک تو میگی

متاسفانه بخاطر رفتار اشتباه برخی کاربران بر خلاف میلم تصمیم گرفتم هیچ درخواست دوستی رو نپذیرم .

سلام....شرایط تو رو داشتم توی شونزده سالگی....یه بچه هم داشتم....شهر غریب هم بودم منتها یه بچه یک ساله نبودپنج تا پسر بچه بی ادب بودن بچه  خواهر شوهرم که با یک هفته می اومد خونمون هم بماند.....مادرشوهرم اگه به بچه ها حرفی میزدم می‌گفت حسودی میکنی.....گذشت....ولی عزیزم بهتر از ما شما به قوانین اون خونه آشنایی ببین چیکار کنی کمتر اذیت میشی....من هنوزم باسی سال سن اون شرایط رو دارم سخته خیلی هم سخته ولی مهربونی کن جاریت اگه زخم میزنه زیاد باهاش صحبت نکن...برای خودت سرگرمی تفریحی چیزی جور کن باشگاه برو یه کم از اون خونه فاصله بگیر حالت بهتر میشه.. به شرط اینکه به خودت تلقین نکنی حال بد رو.....همه چی درست میشه یه زنگ به مشاور تلفنی ۱۴۸۰ بزن اون بهتراز ما کمکت میکنه

2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز