قرار بود ساعت ۲ بره دنبال داداشم و بچه های دیگه
(کلاس دهمی ان)
به ۲ پنج دقیقه موندنی اومده دیده کسی نیست
از ۲۰ نفر ۳ نفر سوار کرده برده اوناهم واسه یه کلاس دیگه بودن که ورزش داشتن تو حیاط بودن
رفته😐
زنگ زدیم به سرویس میگه
من یه سرویس دیگه هم دارم،اونجا باشن برمیدارم نباشن من میرم
مامانم گفت: اولا که قرار بود ۲ بیای زودتر اومدی
بعدش اونا پول دادن ما هم پول دادیم برای اونا احساس مسئولیت میکنی برای اینا نه😐
میگه اون یکی سرویس دخترن من نمیتونم منتظر بزارم کنار خیابون
مامانم گفت: این پسرهارو از مدرسه جمع نکنی
میرن دم مدرسه اونا، باعثش هم تویی
گفت به من سردرد ندین من دیگه نمیام از فردا
قطع کرد😐😂
الان داداشم و دوستاش نمیدونیم کجان
مدرسه میگه اینجا کسی نیست
خونه هم نیومدن نمیدونیم کجان، از کی بپرسیم😐