دخترت دانشجوی پزشکیه باید بزاری رو سرت نازشم بخری بعد اون وقت بخاطر حرفای یه پیرزن جهاز نمیخوای بهش بدی معلومه که مادرشوهرت از حسادت به دخترت و تو داره میسوزه محل بهشون نزار ی جشن جداگانه بگیر تا حرص بخورن
کی میفهمه مادرشوهرم معتقده دختر باید ۱۵ سالگی شوهرکنه
یا بره سرکار و خرجشو از خانوادش جدا کنه که نون خور اضافه نباشه
بعد دخترای خودشو ۱۴ سالگی شوهر داده الان که ۵۰ سالشونه هنوز خرج دامادهارو داره میده باورتون میشه حتی تا نون خونشونو رو هم پدرشوهرم باید بخره براشون؟
عزیزدل مشکل مالی نداره شوهرم مشکلش اینه که گوش به حرف مادرمه
اگه مشکل مالی داشت دلم نمیسوخت
ولی دخترم میگه مادرشوهرش گفته پدرت که ندار نیست چطور مادربزرگت تو خواستگاری میگه ما جهیزیه بخریم
دستشون که به دهنشون میرسه
اصلا پشیمون شدم واسه مجلس خواستگاری گفتم بیاد بیشتر تقصیر شوهرم بود آبرومونو همونجا برد
گفت جهیزیه نمیدیم رسم نیست جشن عقدم نمیگیریم و ...
خب به شوهرم گفتم زمینشو فروخته فقط به تو پول نداده مگه تو بچشون نیستی
گفت زندگی اونا به من ربطی نداره
بهش گفتم چطور زندگی تو به اونا ربط داره ولی زندگی اونا به تو ربطی نداره
میگه اونا اختیار اموالشونو دارن خودشون باید تصمیم بگیرن
عصبی شدم گفتم پس تنها کسی که اختیار خودشو نداره تویی از قرار معلوم
اگه مادر شوهرت چیزی گفت همین زمینو بگو تنها راهش اینه با مادر شوهرت دعوا کنی تا قهر کنه بزار شوهرت ناراحت بشه بجهنم من شوهرم همینطوره درکت میکنم ولی من جواب مادر شوهرم رو میدم شوهرم ازش دفاع میکنه بهش میگم تو دخالت نکن خودت عرضه نداری از من دفاع کنی بزار خودم از خودم دفاع کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز