الانم اومدم تو پذیرایی گریه میکنم هیچکدومشون براشون مهم نیست
امروز از صبح هیچی نخوردم حتی آب هم نخورده بودم الان سر درد گرفتم رفتم یدونه قرص خوردم فقط
ازشون بدم میاد خود به خود باهام قهر کردن اصلا منو درک نمیکنن اصلا براشون مهم نیستم
فقط خودشون باهم خوشن میگن میخندن من اضافه ام تو ایم زندگی هیچ دوستی هم ندارم چون با همشون قبل کنکورم قطع ارتباط کرده بودم که بهتر درس بخونم الان همه ی اونا وضعشون از من بهتره حسرت میخورم میگم کاش میشد برگردم عقب منم میتونستم برم رفیق بازی و اینا کنم هی بهم خوش بگذره انقدر منت مامان بابامو نکشم اوناهم اینجوری مثل اضافه ها باهام رفتار کنن
الان دارم گریه میکنم بابام داره فحشم میده
چطوری خودکشی کنم که حتما بمیرم؟ خسته شدم دیگه دوست دارم صبح دیگه بیدار نشم 😭