باور کن با این حال میگه چی کم گذاشتم برات همه کار برات کردم..در صورتی ک هیچ کاری برا من و بچم نکرد...حوصله جنگیدن ندارم چون فایده نداره
دوس دارم برم و برنگردم تو این خونه ک اصلا قدرمو نمیدونن...
با این بارداری سختم بهش بگم سفره رو پهن کن بدش میاد یا بگم بشقابارو بزار رو سفره..انتظار داره خودم بچه رو ببرم مدرسه و بیارم
کاش دلشو داشتم ولش میکردم بچمم میدادم بهش میرفتم یه مدت فارغ از زندگی بودم خسته شدم دیگه😞