ما میگفتیم
ی اکیپ بودیم
ک یسالی میگفتم بهش داداش خیلییی صمیمی بودیم تو اون اکیپ کلا ۳ نفرمون اصلی ار بودن و صمیمی تر من و اونو و دوستم که دختره
خلاصه نامزد شدیم
فرشته بود فرشته به معنای واقعی
اما اخرش هردومون مجبور شدیم بخاطر هم موقتی جدا شیم
بیوم اتفاق افتاد😂💔
هنوزه که هنوزه باورم نمیشه اون چنین آدمی بوده باشه خیلی باورش سخته برام