میترسم بشم مثل زنای قدیم که همش مشغول بشور بساب و شوهر داری و رفع نیاز اونن😑
یه زندگی راکت و بی هدف نه دوستی نه چیزی برای یادگیری نه راهی برای پول درآوردن
نه رابطه رمانتیک و عاشقانه نه ماجرای پرهیجان
میترسم تنها سطح فکریم این باشه نهار چی بزارم شام چی بزارم بچه مریض شده دارو چی بش بدم لباس چی بپوشم ...
نه دستاور شخصی و استقلال مالی نه داشتن حامی و تکیه گاه
میترسم از روزی که کسایی که از من موقعیت کمتری داشتن به جاهای بهتری برسن و من همون آدمی بشم که همه فکر میکردن مثل بلدوزر موفقیتاروشخم میزنه ولی تهش یه آدم افسرده و مطیع شوهر و بسوز و بساز شم