دخترم امسال کلاس اولی هست صبحا باگریه و خواهش و التماس از ما میخواد که نفرستیمش مدرسه
وقتی باهاش صحبت میکنم که چه اتفاقی افتاده میگه دلم واسه ی تو و عروسکام تنگ میشه هر چقدر هم توضیح بدیم ک فقط یک تایم مشخص نیستی بعد بیای میتونی بازی کنی و ...اما بازم حرف خودشو میزنه باهیچ دلیل و منطق و توضیحی هم قانع نمیشه
مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.
امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.
الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه.
یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید.
دختر منم میره کلاس اول فعلا که خوب میره ولی پارسال پیش دبستانی از وسطای سال گریه میکرد نمیرفت تا قبول کرد منم برم بمونم یکم مدرسه خیلی اذیت میکرد سال پیش
بنظرم باید اجازه بدن بچها حداقل یه دونه اسباب بازی بیارن خب چه اشکال داره زنگ تفریح بازی میکنند بعد آخه بچه بیچاره صبح ساعت هفتونیم خب واقعا سخته بیدارشه مثلا چه اشکالی داشت ساعت هشت نیم نه کلاسشون شروع میشد
خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوههای صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقالمن گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖
پسر منم صبحونه خیییلی کم میخوره ، خیلی ، در حالی که قبلاً عاشق صبحونه بود، معلمش هم گفته تنقلات نزارید برای تغذیه اشون ، لقمه هم که میزارم نمیخوره😔
آرزو دارم ناخواسته به دست آوری آن چيزهايی را که خواسته هایت هستند… آن گونه که با خود بياندیشی : آيا کسی برايم آرزويی کرده است … ؟! هی پاک می کنم… هی می نويسم… املايم بد نيست ! از تکرار اسمت لذت می برم… ولی تو مرا جا گذاشتی بین اینهمه هیاهوی زندگی😓