من و خواهرزاده هام بچه بودیم. بعد مادرشون یک فرش از خواهر دیگه ام خریده بود و توی اتاق پهن بود. من و خواهرزاده هام رفتیم توی همون اتاق و توی نعلبکی آتیش روشن کردیم. فرش زیر نعلبکی زرد شد و سوخت. نعلبکی رو از خونه پرت کردیم بیرون و به هیچ کس نگفتیم. خواهرم فکر میکرد فرش از اول سوخته بوده. اون یکی خواهرمم اصرار میکرد که فرش نو بوده.
شاید برای پتوی شمام همچین اتفاقی افتاده. بچه ها سوزوندن و لو ندادن