سال دومم
دانشگاهمون محیطش خوبه دوسش دارم بهم آرامش میده جو اونجا انگار از مشکلات دورم
ولی رفت و آمد برام سخته مثلا صبح یه کلاسه غروب یه کلاس!
نیم ساعت تا خونه راهه تا بخوام برسم باید برگردم مامانمم نمیزاره غذای بیرونو بخورم اصلا یه وضعیه
قبلا پارتنرم برام غذا میآورد و یا یه وقت دیر میشد میومد دنبالم اونم این روزا سرش شلوغه روم نمیشه بهش بگم
بعد من یه مرضی گرفتم ورزش رو صبح شنبه برداشتم آخه بگو مرگ داری تو دختر