سه ساله ازدواج کردیم بچه ندارم تو یه خانواده خیلی پولدار بزرگ شدم نمیدونم چیشد دست تقدیر با کسی ازدواج کردم که وضع مالی خوبی نداشت الان بهتر شده ماهی سی تومن حقوق میگیره
من تو رفاه بزرگ شدم نمیخوام پز بدم اینجا کسی من و نمیشناسع درد و دل دارم میکنم ماشین بابای من بی ام و هست ماشین پدر شوهرم پراید شوهرم هم ماشین نداشت بابام براش خرید میخوام اختلاف طبقی و بگم الان اخلاقای همسر مو دوست ندارم عاشقش نیستم سر قیمت تخفیف چونه میزنه
راحت خرید نمیکنه اقتصادی هست به تیپ اهمیت نمیده بعد ازدواج با من خوشتیپ و امروزی شده چون من قبلی هاش و ریختم دور براش مد روز خریدم با خانواده خودش صمیمی هست اما با خانواده من نه زیاد عمده مشکلات مون این دو تا موضوع هستن دست بزن نداره اهل اعتیاد نیست اهل رفیق بازی نیست به منم سخت نمیگیره ولی من دوسش ندارم با این اخلاقاش امشب گفتم دو تا همخونه باشیم تا بعد با خانوادم حرف بزنم اما عذاب وجدان دارم چون آدم گرمیه ولی دلم ازش صاف نبست کلاس مون بهم نمیخوره