من تازه اومدم سرکار همکارم قشنگ جلو چشمم پشتم حرف میزنه بخدا خودم دیدم و شنیدم و اقا هم هست خسته شدم ولی مخمه ...امروز یه بسته ماسک اورده میگه بدونه بردار برای یه هفتع درصورتی که
بقیه هرروز یدونه میدن منم اورد برنداشتم دیدم چند دقیقه بعد داره واسه یکی توضیح میده و صدام کرد اونم گفت هفته ای یدونه ...بعد خودش منو تنها گیر اورده میگه جمع میکنیم میدیم مریضا🤐🤐 خب مرد مومن من نزنم بدی مریض ... منم گفتم میرم میخرم
تنها راه چاره نادیده گرفتنه
منم همکار داشتم ب تمام معنا عفریته
بی محلی هام آتیشش میزد
اصلا باهمکارت بحث نکن منم تازه رفتم سرکار همکار مدام درحال داد زدن سرمن چون من تاحالا شیرینی فروشی کار نکردم ۱ روز رفتم کل کار یاد گرفتم و صابکارم راضی بود مدام درحال داد زدن
اروم اروم جلو برو اگه دیدی خیلی داره زیاده روی میکنه جلوش بگو اگه میخوای من فراری بدی رک وایسا جلوم بگو خاله زنک بازی درنیار باشه پسرخوب منم گزاشتم همکارم یگم بینم چطور میشه درس نشد جلوش بگم میخوای برم بگو تاتکلیفم همینجا باصابکار مشخص کنم بدونم
ساکت نشین وازحقت دفاع کن یه بارم بتوپ بهش بگودفعه آخرته پشت من حرف میزنی تاحساب کاردستش بیاد
وای خدا نصیب گرگ بیابون نکنه
منم دارم یه عفریتشپ تازه هم سن مامانمم این عفریت
منم سگ محلش میکنم یه بار توپیدم بهش دیدم دفعه بعدی سلام و جواب نمیده گفتم به یه ورم نمیدی که نمیدی ....
یک دختر مجرد همکار منه بیچاره با خودشم درگیره یک روز رو برمیگردونه یک روز خوبه
اون روز یکی از اقایون گفت برای خانم فلانی خواستگار اونده از من تحقیق کرده گفته چطور دختریه...گفتم اکر میخوتی یک مهریه بیفتی برو بگیرش
