بابام با ماشین بابام رفته تهران جول راه مثلا اسنپ اینا هم بزنه خیلی عوضیه مامانم صبح بهش گف اگ تا پنج ظهر برمیگردی برو
گف باشه ساعت هفت گف تازه دارم راه میفتم باید تا دو یازده میرسید دوباره میگ تا پنج صبح نمیام
هنوزم نیومده
میخوای خفش کنی مخصوصا این کار رو میکنه ک ما حرص بخوریم مامانم همیشه بهش زنگ میزد چیز میگف آنقدررر ولی این دفعه هیچی بهش نگف که فک نکنه حرص خوردیم
هنوزم نیومده
من چرا استرس دارم نمیدونم یک ساعت دیگ هم باید پاشم اماده شم برم دانشگاه هر چی به خودم میگم الان استرس برا چی داری ریلکس باش دست خودم نیست اصلا چراااا