یه زن طلاق گرفته با دوتا بچه و سن بالا افتاده به جونش ولشم نمیکنه داداشم چندبار باهاش کات کرد ولی اون خیلی آویزونه اهل جادو هم هست
داداشم اصلا قصد ازدواج با اینو نداشت نمیدونم چه بلایی سرش اورده مثل هیولا وحشیش کرده اصلا با ما قهر کرده
کلی پول از داداش احمقم بالا کشیده قشنگ داداشم رو ورشکست کرده
من هزاران ارزو برای داداشم داشتم خواستم براش جهیزیه بخرم، حتی براش کادو طلا از قبل خریدم نگه داشتم سر عقدش بهش بدم وای خاک تو سرم کدوم عقد کدوم ازدواج؟
الان زنه اومده شهر ما براش خونه گرفته دارن با اشغالی ترین وسایل زندگی میکنن چون قبلا هم براش وسایل خونه گرفت و کات کردن زنه اونا رو برد
بخدا سرگیجه گرفتم روانی شدم که داداش من داره با چنین وسایلی زندگی میکنه چرا لیاقت خودشو انقدر پایین دید
میگه میخوام عقدش کنم بهش میگم این زندگی کن نیست ولت میکنه همانطور که بچه هاشو رها کرده و کلی اموال از تو بالا کشیده اما گوشش بدهکار نیست
کل فامیل و دوستاش باورشون نمیشه برادرم انقدر عوض شده
بنظرتون چکار کنم داداشم خودشو بیچاره نکنه؟