آره شده ..
عالم و آدم از استقلال مالی زن حرف میزنن
اما مهم تر از اون، استقلال عاطفیه !
من ۲ ساااال برای نامزدم تلاش کردم
همه جووووره نا امنی روانی برام ایجاد میکرد
شکاکی، زودجوشی، دست بزن، اهانت غیر مستقیم، بی ثباتی، منو بلا تکلیف میذاشت و..
اما همه جوره سازش میکردم باهاش چون حقیقتااااا عاشقش بودم !
اونم به گفته ی خودش دوسم داشت ولی هیچوقت ازم مراقبت نکرد.. مراقبت رو توی این میدید که محدودم کنه !
بعد از ۲ سال دیگه بریدم و به فروپاشی رسیدم !
و کلا رهاش کردم و رفتم دنبال زندگیم و بعدشم با کس ازدواج کردم!
خیلی دنبالم گشت اما دیگه خیلی دیر شده بود..
خودشم پیش بقیه گفته بود با اون حس سر بلندی و افتخار داشتم .
ولی خب خودش قدر ندونست ..
کسی که قدرتو نمیدونه رو رها کن !!!!