یعنی تو کوچیک ترین چیز هم دخالت میکنن مادرشوهرم همش وقتی من نیستم شوهرمو پر میکنه شوهرمم اصلا انگاری از اونا میترسه اونا هرکاری میگن میکنه حتی من میریم خونه مادرم اینا اونجا هم نمیزارن راحت بمونم همش به همسرم میگن برو بیار ما دلمون برا نوه مون تنگ شده
خیلی دخالت های دیگه خسته شدم چیکار کنم
دعوا اینا اصلا حواب گو نیست تا دادگاه هم رفتم همین اش و همین کاسه
بنظرتون برم پیش دعا نویس بخدا خسته شدم ۷ساله اینطوری همش دعواس