دومادمون،نخ دندونشو بعد استفاده انداخت رو میز عسلی تو پذیرایی😐😒
پسرخواهرشوهرم یه لیوان چایی نبات رو ریخت روفرش مامانش حتی دستمال هم نیاورد من رفتم دستمال بیارم گفت عیب نداره تو داری بچت ازجیش میگیری فرشاتون کثیف هست این که دیگه جیش نبود درصورتی که من اصلا اعتراضی نکردم درصورتی که پسرم پیش اونا اصلا جیش نمیکرد
اخرین چیز عجیبو میگم
چون مهمونای ما بیان کار عجیب نکنن برام عجیبه
ساعت ۲ شب اومدن خونمون ! بعدش داد زدن و قهر کردن که چرا خوابیدید منتظرمون نموندید !
😐🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
یامادرشوهرم میاد تو ظرفشویی آب قرقره میکنه تو دهنش بعد تو خونه خودشون تو ظرفشویی دست هم بشوری بدشون میاد
مهمون غریبه بودن اولین بار بود خونمون میومدن در واقع از شهر دیگه اومده بودن بیان ماشینمونو بخرن یعنی انقددد غریبه.بعد قبل غذا براشون کیک و چای بردم برگشتن گفتن که اینو آوردین که بهمون نهار ندین😳😐بعد غذام به شوهرم گفتن چندتا بچه میخوای بیاری😕
تازه عروس بودم ی بنده خدایی بود تا سه بار ک اومد خونم در دستشویی و حمامو باز کرد داخلشو بررسی کرد ببینه من ب خونه زندگیم میرسم یا نه 🥴
