باشه بریم بانک😕
مکالمه ما در راه بانک:
+علی میشه ۶۰۰ میلیونش برا من باشه بزاری تو حسابم بمونه؟😢🥹
-نه فاطمه دیوونه ای نمیشه صدتا بدبختی دارم باید قسط بدم وام بدم(در بهترین حالت اگه کتمان نکنه که پول مال خودش نیس)
+باشه😢حالا ۶۰ تومنش بده باشه جای طلاهام که هفته پیش فروختی😢🥹💔
-بنده خدا تو حالیت نیس پارم میگم اینقد مشکلات دارم مگه تو نمیبینی برنامه کار و زندگی من😤(درجه صدا و کولی بازی بالاترین حد ممکن)
+باشه علی پس ۶ تومن بزار بمونه لازمم میشه کارش دارم😢
-چکارش داری بابا هر وقت پول خواسی من دادمت خو الان گیرم هر وقت خواسی میدم(به شدت ضر میزند)
در بانک فاطمه احمق پول را ساتنا میکند و کارمزد ساتنا از حسابش برداشته میشود☹️
بخدا عین حقیقت زندگیم بود حالا میفهمم چرا باید مشت مشت دارو اعصاب بخورم