من بره میرم چون عمم رو بزور میبینم چ برسه نوه عمه
همون دیگه چون شرایط بدیه موندم واقعا تازه با پسر عمه ام اینا رابطمون خیلی خوب بود همین پسرش هر وقت تو درسا اشکال داشت میومد از من میپرسید رفت وآمدمون زیاد بود خودمم ناراحتم براش اصلا دلم راضی نیس برم عروسی از مامانم میپرسم چیکارکنم میگه من نمیتونم چیزی بگم اونم بنده خدا میترسه بگه نرو بعدا باشوهرم دعوام شه
دیگه چهلم تموم شه نیاز به اجازه نیست خواهر
من عموم یه هفته قبل عروسیش پسر عموش فوت کرد با بابامو بابابزرگم رفتن خونه عموش گفتن ما کارت پخش کردیم کلی هزینه کردیم نمیتونیم عقب بندازیم ینی خیلی محترمانه گفتن بعد عموش گفته بود ما راضی نیستیم اصن عروسیتو بخاطر ما خراب کنی فقط اینکه گفتن ما نمیتونیم بیایم و حتی کادوعه عمومو دادن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز