من همونم که یه روز می خواستم دریا بشم •♫.•
می خواستم بزرگترین دریای دنیا بشم •♫.•
آرزو داشتم برم تا به دریا برسم شبو آتیش بزنم تا به فردا برسم •♫.•
اولش چشمه بودم زیر آسمون پیر •♫.•
اما از بخت سیاه راهم افتاد به کویر چشم من •♫.•
چشم من به اونجا بود پشت اون کوه بلند •♫.•
اما دست سرنوشت سر رام یه چاله کند •♫.•
توی چاله افتادم خاک منو زندونی کرد •♫.•
آسمونم نبارید اونم سر گرونی کرد •♫.•
حالا یه مرداب شدم یه اسیر نیمه جون •♫.•
یه طرف میرم به خاک یه طرف به آسمون •♫.•
خورشید از اون بالاها زمینم از این پایین •♫.•
هی بخارم می کنن زندگیم شده همین •♫.•
با چشام مردنمو دارم اینجا میبینم •♫.•
سر نوشتم همینه من اسیر زمینم •♫.•