2777
2789

من خودم سز بودم زمانی ک از ریکاوری اومدم ک ببرنم ی ماما همون جلو همه پتو رو زد کنار گفتم هیییی گفت نترس کسی نمیبینه بعد شکممو محکم فشار داد بعد تا اخر شب سه بار این حرکت انجام شد شیفتا ک عوض میشدن یا خدمه یا ماما انجام میداد..دوبارم برام شیاف زدن ..ک هربار مامانمو میگفتم برو بیرون..کلا خیلی چندش بود..البته بگم واسه دوستم میخوام تجربه خودمو بهش گفتم ..گفتم از شماهم بپرسم کامنتاتونو میخونه الان..از درد  همین فشار شکم میترسه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

کی زیرتونک عوض میکرد اون تایمی ک نمیتونستین تکون بخورین

زیرمو عوض نکردن  چون خون نریخت

از اتاق عمل اوردن ریکاوری

بعد دوتا پسر بردن اتاق که خانوادم بودن

بعد با رو تختی بلند کردن گذاشتن رو تخت اتاق

تخت اتاق عمل رو بردن

بعد زیرم ازین نوار های بزرگ و روزانه و اینا بود

تمیز بود

یادم نمیاد زیرمو عوض کرده باشن تا ساعت ۷،۸ اومدن گفتن باید بیای پایین

اومدم پایین خدمه اومد روتختی و زیرمو تمیز کرد و رفت

منم دو سه قدم راه رفتم و باز روی زیرانداز خوابیدم

من فقط تو ریکاوری فقط زایمان اولم را ی کوچولو به یاد دارم .ولی تو اتاق اصلا 

این چیزا را فقط اینجا می‌شنوم😨 

همه متراکم پرسنل کردند شبم راه رفتم و تمام 

البته سر بچه اولم به خاطر معده درد تا ده روز درد داشتم

2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز