2777
2789

من شهرغریب دورازخانواده فامیلام هستم چندروز پیش خونه مادربودم فامیلاهم بودن چندروز خیلی حس وحالم بهترشده بودمیگفتم میخندیدم واقعا بعدمدتها موقع رفتنشون گریه شدیدداشتم حتی موقع روبوسی اوناهم همدردی کردن ولی الان همش خجالت میکشم میگم کاشکی اونطوری نمیشد 

گریه کردی سبک شدی دیگه بهش فکر نکن

لازم نيست نظرات من باب ميل همه باشه ولي همه ي ما ازاديم نظرات خودمون رو بديم.لازم نيس من همه رو متقاعد كنم مثل من فكر كنن ولي بايد كاري كه از ديد خودم درسته رو انجام بدم☺️

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم حدود ۱۴ سال تو شهر غریب هستم و سالی ۲،۳ بار میریم خانواده ها میبینیم و خییییلی راضی هستم الحمدلل ...

بااین تفاوت که من نزدیک فامیل شوهرمم وهرروز مجبورم رفتاراشون تحمل کنم خانوادشم همین

خونه خودت دعوتشون کن 

یه سری خاطرات هست که آدم خجالت میکشه حتی تو خلوت خودش مرورشون کنه چون از خودش خجالت میکشه. از حماقت زیاد، از خریتِ بی‌انتها، از اهمیت دادن به آدمای لاابالی...
بااین تفاوت که من نزدیک فامیل شوهرمم وهرروز مجبورم رفتاراشون تحمل کنم خانوادشم همین

من راضیم،چون از ۲ طرف خانواده دورم

نزدیکی به خانواده هاهمیشه حرف ،حدیث پیش میاره


اینجا اگه غریب و تنها هستم ،مغز و روحم آزاده

من ایمان دارم که تو هوامو داری  
ب عنوان اولین نفری ک واسه فامیل گریه کرده باید تو گینس ثبت بشی

منم عاشق فامیلم بخاطر اونا حتی نمیتونم دانشگاهمو راه دور بزنم چون ب شدت دوستشون دارم و بهشون وابستم

تو دل بستی به معشوقی که خود معشوق ها دارد،  رها کن ای دل غافل خدایِ بت پرستت را ...
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

شکایت

dr_pn | 38 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز