سلام چند ماهیه عقدم
امروز صبح داشتم میرفتم نون وایی دیدم خواهرشوهرم و شوهرش تو ماشین تو کوچه ماهستن .ماشین رو آروم آروم رانندگی میکرد داشتن نگام میکردن. ماشین رو رد شدم دیدم دارن نگاه میکنن منم خودمو زدم اون راه انگاری نمیبینم کمی تا بالاتر کوچه اومدن رفتن
نیازه ب نامزدم بگم یا نگم؟
اینم بگم من بخاطره یه کاری دارم چادر سرمیکنم امروز صبح سرنکرده بودم.
اصلا
سرشو ور دولاب درد منه
نه نگو
اول به خودش بگو
نه اصلا نگو فعلا
فقط مراقب رفتار و حرکاتت باش
نقطه ضعف دستشون نده تا ببینی هدفشون چیه اصلا
اره بگو
شاید زیر نظر دارنت
بگو به نامزدت
چرا ب روی خودت نیاوردی ؟باید میرفتی جلو
چرا نگم؟
ب خداخیلی بدم اومد
فک کنم فیلم زیاد میبینین،سلام احوالپرسی میکردی میگفتی اینورا؟! شاید اونام ناراحت شدن بهشون اهمیت ندادین
من بودم مستقیم بهشون نگاه میکردم
بگی هم باور نمیکنه ...میگه تو بدبینی ....
شاید اونا هم برحسب اتفاق اونجا بودن مطمعنی؟
اگر اره به شوهرت تو تنهایی و خلوت نگو یجوری که انگار حرف میبری میاری
یه روز وقتی هردوتاشون بودن جمعی بودید بگو اتفاقا اون روز دیدمتون تو ماشین بودید اومدم سلام بدم ولی شما سریع و باعجله رفتید
جوری بگو ک فهمیدی تعقیب میکنن البته اگر مطمعنی تعقیب میکردن
باید میرفتی جلوشون حرف میزدی لو برن الان بگی هم باور نمیکنه اونام انکار میکنن
به خودش بگو اول
بگو فلان روز تو فلان جا بودم یکیو دیدم شبیه شما بود
بعد گفتم نه بابا شما اینجا چکار دارین (با لبخند الکی)
ری اکشنش ببین چیه بعدش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز