عاشق پسرداییم بودم. خیل ی دوسش داشتم (و دارم). اما همین چند وقت پیش شک کردم که دوس دختر داره. و امروز شک ام به یقین تبدیل شد. انگار یه کوهی رو سرم آوار شده. اصن وصفی برای حالم ندارم. حالم داره از خودم احساساتم و اونهمه خاطراتی که تو ذهنم باهاش میساختم و هرچیزیکه به اون مربوط میشه، به هم میخوره. 💔💔🖤
من 16 سالمه. و اون 19 . و در آبنده ی پیش رو مامانم که پدر و مادر مخالف ازدواج فامیلی خواهند بود. خیلی خواستم این احساسات و علاقه رو سرکوب کنم و بگم که دختر تو داری اشتباه میکنی نباید علاقه ای بهش داشته باشی نباید بهش فکر کنی نباید...
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.