اصلا باب میل من نیست دوسش ندارم از محبوری باهاشم چون نمیتونم بی دلیل جدا شم۱۸ سالمه عقدیم
به جز اینکه عاشقش نیستم رفتاراش بدتر رو مخمه
حتی لباساشو هم خونه ما میزاره انگار مامان نداره خونمونم کوچیکه وسایلای خودمونو به زور جامیدیم لباسای نامزدمم سر باره
هروق دلش بخواد عوض میکنه و قبلیارو باید تو لباس شویی بندازم
انگار کارای خودم کمه خسته شدم
نمیخوامش وقتی به ازدواج فکر میکنم بدتر عصبی میشم😖