منم طبقه پایین پدرشوهرمم
مادر شوهرم صبح ساعت ۶ شروع میکنه به شستن روفتن
خواهر شوهرم تو راه رو آخ و بیف میکنه صبحا
انگار میخ زیر کفش هاش گذاشته اونقدر که راه رفتنش صدا داره
بجه های خواهر شوهر دیگری میان اندازه فیل هستن تو خونه بدو بدو میکنن تو راه رو تق تق میکنه .درها رو میکوبن به همدیگه
اسفند دود میکنن در پنجره رو باز نمیزارن تا دو روز سر درد میشم
مهمون میاد در خونه باز میزارن صداشون میاد
باهمدیگه دعوا میکنن جیغ و داد میزنن گیس و گیس کشی میکنن دو تا خواهر شوهر های مجردم 😑🥴
یبار بهشون گفتم شما در خونه رو باز میزارید بو غذا پخش میشه تو راه رو میمونه بوی بد میاد تو خونه گفت تو در خونتون ببند بو نیاد من حتی لباسم بیرون نمیبرم تو خونه خشک میکنم
اووووووه اگه بازم بگم یه طومار میشه
فقط باید قرص بیخیالی بخوری وگرنه مثه من اعصابت ضعیف میشه کارت به دکتر قرص و روانشناس میکشه