2777
2789

من اصلا دوست نداشتم از یک دختر مظلوم و ساکت و آروم تبدیل بشم به دختر حاضر جواب بی ادب ولی خودشون مجبورم کردن

ده بار همین خواهرشوهرم بهم گیر داد که ما رسم داریم جهاز بچینیم و فامیلامون بیان جهازتو ببینن.هر چقدر مقاومت کردم گفتم این رسما گذشته اون بیشتر گیر داد.کار به جایی رسید که شوهرمو پر کرده بودن که حتما جهازش کمه که نمیچینه.منم دیگه مجبور شدم و چیدم.چند روز پیش دعوتشون کردم گفتم ساعت پنج بیاین جهازمو ببینین به هر کسم میخوان بگین بیاد

ساعت دوازده ظهر بود و من با لباس کارگری بدو بدو در حال انجام کارا که دیدم زنگو زدن.رفتم باز کردم دیدم خواهرشوهرم و پسر کوچیکش که چهار پنج سالشه(مثلا امیرعلی) پشت درن.سلام علیک کردیم حالشو پرسیدم ولی دقیقا جلو در واستادم و اصلا تعارف نکردم که بفرمایین.دیدم خودش اومد جلوی جلو در هم یکم با دستش هل داد منم مجبور شدم رفتم کنار اونم اومد تو.فکر کن بدون هیچ تعارفی از طرف من.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اومد سالنو نگاه کرد رفت آشپزخونه رو نگاه کرد منم همینطور جلوی در ورودی اصلی خونه واستاده بودم اصلا همراهش تو خونه راه نمیرفتم.ولی دیدم این باز داره پررو بازی در میاره گفتم شما هم بعدازظهر میومدین که یک دفعه سوپرایز بشین.هیچی نگفت فقط به وسایلی که رو زمین بود اشاره کرد که وای اینا که هنوز مونده.گفتم چیزی نیست تا عصر میچینم.

خب

#ملی_گرا 💚🌱                                                                                                                    آریایی پرست هستم ،من دختر ایرانم.... ایلدا هستم از نسل ارتمیس و نژاد بی همتای کوروش بزرگ😍                          #درتکاپوی_آفرینش_دوباره                            خیلی جالبه ما فکر میکنیم هرچیزی که میبینیم یا حس ‌میکنیم رو باید بگیم اما :ادب یعنی اندکی تأمل میان آن چیزی که من حس میکنم و آن چیزی که بروز میدم...                                                (من کورش هخامنشی فرمان دارم که بر مردمان ملال نرود که ملال مردمان ملال من است و شادمانی مردمان شادمانی من.بگذارید هر کس به ایین خویش باشد.زنان را گرامی بدارید.فرودستان را در یابیدو هر کس به تکلم قبیله خویش سخن گوید.گسستن زنجیرها ارزوی من است.ما شب و شقاوت را خواهیم زدود و زندگی را ستایش خواهیم کرد.تا هست سرزمین من اسمانی باد) مستدام باد ایرانِ کوروش 🫶

یک دفعه دست بچه شو گرفت رفت سمت اتاق خوابا.یعنی اون لحظه واقعا زورم گرفته بود که من تو رو ساعت پنج دعوت کردم الان اینجا چیکار میکنی این همه هم باهات سرد برخورد میکنم چرا حالیت نمیشه

یک دفعه دست بچه شو گرفت رفت سمت اتاق خوابا.یعنی اون لحظه واقعا زورم گرفته بود که من تو رو ساعت پنج د ...

تو راهرو بود بره سمت اتاق خوابا گفت کسی که تو خوابا نیست؟گفتم نه.به خودش که روم نشد ولی به پسرش گفتم امیرعلی تو بیا اینجا.اینو که گفتم حالیش شد تا دم در اتاق خواب رفت ولی درو باز نکرد و‌برگشت.منم همچنان دم در ورودی اصلی خونه بودم و باهاش خدافظی کردم.
اصلا دوست ندارم آدم حاضر جوابی باشم و با کسی غیرمودبانه رفتار کنم ولی چه کنم که مجبورم میکنن و اگه مثل قبلم در مقابل کاراشون سکوت کنم تا منو خونه و زندگی و شوهرمو نخورن ولم نمیکنن

عزیزم چقدر حساسی منم توجهاز چیدن خواهرشوهر ومادرشوهرم اومدن ومن کلی استقبال کردم وخوشحال شدم .خییییلی سخت میگیری وجبهه داری.حالا زودتر اومده چیشده خونه زندگی رو خورده؟اونم خوشحاله به اندازه شما

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز