شوهرم زورم میکنه برم خونه ننش حمالی کنم
آشغال
اول صبحی دارم گریه میکنم
مامانش میخواد شیره بپزه، دیروز از ظهر تا شب داشتم کار میکردم ، خودش شب اومد یکدونه انگور هم جاب جا نکردا
همیشه همینطوریه خودش هیچکاری نمیکنه
مثلا مامانش اونروز ی عالمه سلفه میکرد منو نگاه میکنه میگه پاشو برای مامانم آب بیار
اصلا ب فکر مادرش هم نیستا. حمال مفت گیر آورده
خود مامانش نمیگه بیاها، پسرش منو زور میکنه
الان قبل رفتن ب سرکار باهام دعوا کرده ک باید بری
روستا زندگی می کنی؟
نری چی میشه؟
کار واسه خانواده شوهر از کی شده حمالی.. !
از اول بد عادتش کردی
اگرمادرشوهرت ادم بامنظوروخوبی هست برو به شوهرت نگاه نکن ولی اگرمادرشوهرت هم سواری میگیره ازت اصلا نری
برا خانواده خودت هم همینجوریه؟ میذاره بری کمک مامانت؟ یا خودش کاری برای خانوادت انجام میده؟ اگه آره که برو اشکال نداره محبتش جبران میشه اما اگه جواب منفیه از همین الان وا نده که دیگه میشی نوکر بی جیره و مواجبشون
کمک به دیگران کار خوبیه
اما وقتی دوس نداری نباید زور بگه
این زور داره برام که یکنفر دیگه بخواد برام تعین تکلیف بکنه
ما دو روزه اونجاییم
پریروز هم خونشون بودم از ظهر دیروزم اونجا بودم
خیلی سخته
شوهرم میاد خونه پدرمادرم بیشتر از 3 ساعت اونجا نمیمونه و دست ب سیاه سفیدم نمیزنه و همیشه احترام داره و پذیرایی و... هست
من میرم همش باید کار کنم یکدونه چای هم نمیذارن جلوم، خودم باید بیارم
