2777
2789

دیگه خسته شدم برادرم بیخودی با من سر لج افتاده مدام داره اذیتم می کنه مثل بچه ها بر خورد می کنه مامانم طرفدارشه 

همین چند دقیقه پیش فقط دو تا سه تا شماره تلویزیون را زیاد کردم همچین مثل وحشی ها با من برخورد کرد 😢😢

همش از کار های من ایراد میگیره و دخالت می کنه اما اگر یه چیزی بهش بگم یه دعوای حسابی راه می ندازه یه حرف هایی به من میزنه که دلم میشکنه الان چند ماهی میشه این طوریه 

با هاش قهر کردم محلش ندادم باز هم داره اذیتم می کنه ول کن نیست من زیاد تمرکز ندارم تو جاهای شلوغ خودش توی این مورد بد تر از منه وقتی دارم مطالعه می کنم یا نماز می خونم یا می خواهم بخوابم به یه مکانی که  سر و صدا کمتر باشه احتیاج دارم اما اون دیونه شده مدام با اسپیکر صدای بلند داره اهنگ گوش میده شما باشین میتونین با صدای بلند اهنگ نماز بخونین من حالا چی کار کنم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یکی چند سال پیش اینجا تاپیک زده بود می گفت یه ختمی گرفته بود صلوات شاید . برادرش باهاش خوب شده بود.

چه ختمی روزی چند تا صلوات بفرستم این همه دعا می کنم اما انگار خدا من را نمی بینه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز