پدر مادرم براش بهترین دخترارو در نظر گرفته بودن. حتی همکاراش دخترای خیلی خوب و خونواده داری بهش معرفی میکردن. همین چندوقت پیش یه دختر خانم پرستار بوسیله همکار برادرم از برادرم خواستگاری کرده بود که حتی همکارش گفته بود فک نکنم این اقا قبول کنه کمتر از دکتر نمیخاد
حالا رفته دختری رو انتخاب کرده که هیچ جوره با ما هماهنگی نداره. از دوتا طبقه فرهنگی متفاوتیم. دوتا حلقه اجتماعی مختلف
اینا همه به کنار حتی به پدر مادرم احترام نمیزاره بگه شما بیاین نظر بدین میگه من انتخابمو کردم
مامانم تازه یه هفته اس از بیمارستان مرخص شده. افسردگی گرفتن. دلم برای خونوادم خونه. چه گناهی کردن که بچه اشون باهاشون اینکارو میکنه
توی تربیتش چی کم گذاشتن که حتی شعور نداره بگه مادرم مریضه.