؟
چند وقت یبار میرن دیدنش؟
زیاد بیشتر از من
هر روز میره پیشش منم بیشتر اوقات میرم
راستش اصلا مهم‌نیس برام
گاردی ندارم
هروقت عشقش بکشه
اصلا نمیدونم‌کی میره
طبقه بالان
دوسش داره وقتم براش میذاره ولی برامنم وقت میذاره
خیلی عادی هروقت وقت داشته باشیم میریم سر میزنیم
من که تو عقدم ولی حس میکنم شوهرم خیلی به مامانش توجه میکنه منم دیگه ولش کردم به حال خودش دیگه دارم بیشتر با خانواده خودم وقت میگذرونم چرا باید من وقت بزارم براش اما اون توجهش سمت مامانش باشه
هفته ای یه بار پنج شنبه شب ها باهمسرم میریم پیششون و همسرمو تشویق میکنم به اینکه به پدرومادرش سر بزنه و هرچی لازم دارن و فراهم کنه چون به خاطر مشغله کاری همسرم گاهی نمیرسه سر بزنه من یاداوری میکنم
هفته ای یه بار
من عقدم
مادرش تنهاس توجه نداره ولی پیششع و مراقبشه خودش همش در حال جنگه باهاش ولی وای به حال کسی اسم مادرشو بیاره
بیخیالش شدم
قراره بیاد با ما زندگی کنه اینطور ک معلومه
تا وقتی مادرشوهرم زنده بود، شوهرم هر روز زنگ می‌زد؛ بعد از کار هم می‌رفت خونه‌شون تا موقع شام. الان همین رویه رو با پدرش داره. خرید هفتگی و انجام یک‌سری کارهای دیگه‌شون هم پنج‌شنبه از صبح تا ظهر با شوهرمه. هفته ای سه روز هم یک نفر برای کارهای خونه از صبح تا عصر هست.
فعلا ازدواج نکردیم اما ازدواج کنیم شاید سالی دو دفعه بتونیم بریم خونشون
هفته ای دو بار سر میزنه
منم به مامان خودم همینطور
ولی مادرشوهرم بیشتر رنگ میزنه به شوهرم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز