تو حیاط حرم نشسته بودیم بعد با دختر کناریم یهو سرصحبت باز شد بعد از یکم صحبت گفت تو چقد شبیه زنداییم هستیو اینا منم گفتم اینجوری ک قبول نیس باید عکسشو نشون بدی گفت خوشگله و خیلی دوسش دارم بعد ک عکسو نشون داد اون بنده خدا خیلی زشت بود واقعا افسردگی گرفتم از اونروز
ینی من انقد داغونم🤕🤕