توروخدا بخونید خواهش میکنم
امروز اعصابم خیلی خورد شد
رفته بودیم بیرون رستووران دوست داداشم
بعد طرف هر کی وارد میشد مثلا مشتری ثابت شون بود با دهترا دست میداد حتی همو بقل میکردن
کلییی رفیق دختر داشته ک واقعا با هم رفیق هم هستن
عکسای دخترا رو نشون میداد عکس دوست دخترش با هم دیگ مسخره بازی میکردن
میدیدم بچه ها دارن چ قد جوونی میکنن بالاخره عشق و حالایی ک به ما جوونا حال میده از ندگیشون کلی استفاده میکنن دوست میشن میخندن بیرون میرن
طرف کلی روابط داشت احساس کردم از این دنیا عقب افتادم بعد انقد سر زبون داشت پسره من چندین سال پیششو دیدم اصلا بچه ننه بود داشتن میگفتن با این دوستی ها خیلی چیزا یاد گرفتن خیلی بلدن برای ازدواج
بعد من گوشه خونه همش یا داشتم فیلم میدیدم یا رمان میخوندم ارتباط اجتماعیم صفر یه پسر بهم نکا کنه هول میکنم چ جور
خیلی احساس عقب افتادن دارم