ازدواج با طوبی که سن دخترش رو داره در حالیکه قبل از اون به آنیه وعده ازدواج داده بود تباه کردن ۱۸ س ...
اول سن دخترش را نداشت فقط شاید در حد چهارده پونزده سال اختلاف سن داشت که اونم به فرصت طلبی ربط نداشت خب طوبی هم عاشقش بود بعدم به کی به انیه وعده ازدواج داده بود فقط خ اهر فخرالدین دوست داست که فخرالدین با آنیه ازدواج کنه واز طرف خودش قول داده بود وگرنه فخرالدین اون را نمی خواستند مگه آنیه ا مجبور کرده بود که باهاش ازدواج کنه آنیه خودش خواست اونم له خاطر گندی بود که برادر خودش به زندگی فخرالدین وطکبی زد بعدم هجده سال نه وچهارده پونزده سال اگر خواستگار داشت توهمون سه چهار سال که خارج بود ازدواج می کردچرا اینم نمی گید که همون طور انیه اون موقع نجاتش داد اما بعدشم به خاطر آتیه مجبور شد عراق بمونه ومرد آنیه خانمچرا وقتی انقلاب شد ودید دیگه مشکلی برای برگشت فخرالدین به ای آن نیست نرفت درخ است طلاق بده که هم هخودش راحت بشه هم فخرالدین پس نگید فخرالدین زندگیش را تباه کرد آنیه میخواست تا آخر بچسبه به اینا و ول کنون نبود تازه مسر طوبی که به اونم میگفت مامان بعدماگر اومد دوباره طلاق نامه را داد دستش برای اینکه میخواست دیگه به خاطر فعالیت های سیاسیش ومشکلات احتمالی که برای خورش وطوبی پیش میاد اونمگرفتار نشه .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.